مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها/ضرورت باز شدن بی قید مسیر فعالیت علمی

یک استاد دانشگاه در برنامه زاویه با اشاره به تفاوت مهاجرت و فرار مغزها گفت: فرار مغزها را باید پذیرفت. با جایگزینی مهاجرت به جای فرار مغزها فقط صورت مسئله پاک می شود.
  • جمعه 26 شهریور 1395 ساعت 7:55

به گزارش خبرنگار مهر، برنامه چهارشنبه شب زاویه به موضوع مهاجرت نخبگان اختصاص داشت که در آن فرهنگ ارشاد، سعید سرکار و وحید شالچی به گفت‌وگو پرداختند. فرهنگ ارشاد، استاد بازنشسته دانشگاه شهید چمران اهواز، در ابتدای این برنامه در پاسخ به سوالی درباره تعابیر مختلف مهاجرت نیروهای نخبه کشور که از آن با عناوین «مهاجرت»، «فرار»، «هجرت فرهنگی»  یا «داد و ستد»  و به گفته خود وی  «داد و ستد تلخ»  یاد شده، گفت: من خیلی سر الفاظ و تعابیر دعوا ندارم و چندان قصد دفاع از فرار مغزها ندارم، چنانکه در یک کنفرانسی در بیروت از عناوین «خودکشی فرهنگی»  یا «خودکشی فکر»  نیز استفاده شده، اما تأکید دارم که فرار مغزها را باید پذیرفت و با جایگزینی تعابیری همچون مهاجرت نخبگان به جای فرار مغزها، صرفاً صورت مسئله پاک می‌شود ولی مسئله‌ای حل نخواهد شد.

وی ادامه داد: میزان خسارت ناشی از حضور نخبگان ایرانی در آمریکا به دلار، از رقم پول‌های بلوکه شدۀ ایران در آمریکا بیشتر بوده و این آمار تکان دهنده است!

این استاد دانشگاه در ادامه شروع مهاجرت را از سال‌های ۱۳۳۰ شمسی به بعد که اوضاع سیاسی در ایران آشفته شده بود و پدیدۀ مهاجرت به ترتیب از دهۀ سی تا چهل و پنجاه و دهه‌های بعد از آن نیز به مرور افزایش یافت، دانسته و این پرسش مهم را پیش کشید که چه اتفاقاتی افتاد که روند فرار مغزها افزایش یافت!

ارشاد همچنین تناسب استفاده از واژه فرار به جای مهاجرت را با این استدلال جامعه‌شناختی توضیح داد که مهاجرت یک پدیده اجتماعی و نمودی از آزادی انسان است و بنابراین باید فرار نخبگان را بر مهاجرت نخبگان ترجیح داد!

شالچی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در پاسخ به اظهارات ارشاد، تعبیر مهاجرت را بر فرار ترجیح داد و گفت: به زعم ایشان مهاجرت در همه جای جهان رخ می‌دهد و شاید تفاوت‌های عمده در اختلافات فکری بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته باشد و این به معنای بار منفی مهاجرت نیست!

وی تأکید کرد: برای یک پژوهشگر حضور در محیط پژوهشی فارغ از جغرافیای خاصی مطرح است، درست مثل یک بازیکن فوتبال که برای فوتبال کردن ممکن است به نقاط دیگر جهان مهاجرت کند و بعد از آموزش‌های لازم دوباره به وطنش برگردد، بنابراین از این جهت مهاجرت بازخورد و وجهۀ منفی ندارد و امری مثبت و کاربردی است و می‌تواند اثرات مثبتی برای کشور به همراه داشته باشد! اما آنچه پدیدۀ مهاجرت را در ایران نگران کننده ساخته، بالا بودن آمار مهاجرت نسبت به کشورهای شبیه ایران است.

به گفته شالچی، یکی از عمده دلایل چنین افزایشی، مسائل اجتماعی به طور کلی است و به کیفیت زندگی در ایران برمی‌گردد. زندگی در ایران سنگین‌باری به همراه دارد، مثلاً خیلی نهادها و سازمان‌های اجتماعی مثل مدرسه یا نهادها و سازمانهای مشابه که قرار است باری از دوش مردم بردارند، برعکس باری به دوش زندگی آنها می‌افزایند و آن قدر معضلات بسیاری به همراه دارند که بخش زیادی از زندگی مردم صرف آنها می‌شود و این ناکارآمد بودن این نهادها و سازمان‌ها را به همراه دارد!

سعید سرکار، استاد دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران نیز که خود از نخبگانی بوده‌ که هر چند برای کسب دانش جلای وطن کردند، اما دوباره بازگشتند در ادامه وارد بحث شد و گفت: موضوع مهاجرت را نباید سیاه و سفید ببینیم! هر دو صورت فرار مغزها و مهاجرت نخبگان وجود دارد، منتها فرار مغزها که ایشان مصداق آن را کسانی دانستند که آن سوی آبها می‌روند و هویت ایرانی خود را فراموش می‌کنند، به زعم ایشان آمارش خیلی پایین و در حد دو درصد از مهاجرت‌هاست و اغلب نخبگانی که در خارج از مرزهای کشور تحصیل می‌کنند، در قلب خود عشق به وطن و خدمت به آن دارند و دوست دارند برگردند و این بازگشت مستلزم عوامل گوناگونی مثل مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و فناوری و زیست بوم خاص پژوهشی است که باید فراهم شود و از این نظر، باید مسئلۀ مهاجرت را پذیرفت و عوامل گوناگون آن را تشخیص داد و برایش اقدامات مؤثر انجام داد.

وی تاکید کرد: در آن سوی آب‌ها شرایط برای رشد خیلی از نخبه‌های مهاجر به خوبی فراهم است و مثالی زدند که طبیعتاً فردی که دو متر قد دارد نمی‌تواند در یک اتاق یک و نیم متری رشد مناسب داشته باشد و نهایتاً گوژپشت می‌شود!

سرکار با بیان اینکه خیلی از مهاجران نخبه بیشتر به قصد استفاده از فرصت‌های مناسب علمی و پژوهشی به خارج می‌روند و اگر در داخل ایران شرایط فراهم باشد، تعاملات خوبی با داخل کشور خواهند داشت و قصدشان هم همین است، در پاسخ به سوال مجری که پرسید آیا شما که در حالت بی‌امکاناتی به کشور بازگشتید یک استثناء بودید؟ گفت: البته برخی عوامل شخصی است و برخی هم به شرایط مربوط است، و من در دورۀ جنگ به انگلستان رفتم و واقف بودم که هزینۀ دفاع از وطن صرف تحصیل من می‌شود و هر پولی که برای من خرج شده، هزینۀ تک‌تک گلوله‌های سربازان وطن است که باید از مال و ناموس و خاک کشورم دفاع کنند، لذا ماندن را خیانت دانستم و خیلی‌های دیگر هم آن زمان مثل من فکر می‌کردند.

در ادامه از سوی مجری برنامه این سوال از ارشاد پرسیده شد که آیا وی با موضع شالچی مبنی بر جاذبه‌های کشورهای مقصد و مشکلات ساختاری کشور به عنوان دلیل مهاجرت موافق هستند یا نه؟

ارشاد در پاسخ توضیح داد: مسئله پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و مهاجرت مسئله نیست، زیرا چه بسا خود مهاجرت که یک پدیدۀ اجتماعی است، یک حلال مشکلات اجتماعی هم هست و اساساً یک مفهوم بنیادی در جامعه‌شناسی است و بنابراین مهاجرت ذاتاً مسئله نیست و با پدیدههایی مثل اعتیاد یا ترافیک که معمولاً معلول مهاجرت توصیف می‌شوند فرق دارد؛ مثلاً مهاجرت از شهرستان‌ها به تهران که معضلاتی مثل ترافیک یا اعتیاد و مانند آن را به بار می‌آورد، بلکه برعکس، علت مهاجرت و علت پدیده‌هایی مثل آن مانند اعتیاد و ترافیک یکی است و همگی به مشکلات اجتماعی جامعه بازمی‌گردد. در ادامه وی به طرح این پرسش پرداخت که اساساً چرا مهاجرت ایرانی به آلمان فرار است اما عکس آن چنین نیست؟

سرکار در ادامه دوباره بر گفته سابق خود که آمار فرار مغزها خیلی کم و در حد دو درصد است، تأکید کرد و افزود: خیلی‌ها رفتند اما با برنامۀ صحیح و ایجاد محیط و شرایط رشد مناسب می‌توان آنها را بازگرداند و از یک پدیدۀ موازی با عنوان «مهاجرت تخصصی در کشور» پرده برداشت که در تعریف آن باید گفت فردی که در کشور از کودکی تا دورۀ تخصصی آموزش می‌بیند و هزینۀ تحصیل او از سوی جامعه پرداخت می‌شود، اما دست آخر به دلیل نبود امکانات شغلی و اجرایی در زمینۀ تخصصی وی، مجبور می‌شود به کار دیگری روی آورد، مثلاً دکترای الکترونیک به بیزینس می‌پردازد و این در نوع خود معضل بزرگی است که باید بدان توجه شود؛ ضمن اینکه تأکید بر بازگشت همۀ مهاجران نخبه نیز چندان درست و معقول نیست و بخش زیادی از این مهاجرت‌ها به منزلۀ ایجاد پل ارتباطی و تعامل دانش و فناوری با جهان است!

سپس مجری برنامه موضع سرکار درباره فرار مغزهای دو درصدی را به چالش کشیده و نظر شالچی را در این زمینه خواستار شد، که وی در پاسخ بر این موضع صحّه گذاشته و آن را تأیید کرد و موافقت خود را مبنی بر نگاه منفی نداشتن به مهاجرت‌ها اعلام کرد، اما تبعات منفی این خروج‌ها را نیز یادآور شد، تبعاتی که ناشی از خروج سرمایه‌های کلان از کشور بوده و مسائل منفی بسیاری به دنبال خواهد داشت!

وی  همچنین بر مشکلات ساختاری جامعۀ ایران اشاره کرده و ساختار رانتی و دلالی نظام کار و اقتصاد را یادآور شد و گفت: یکی از کمترین عواقب این موضوع عدم توجه به تولید و مولّد بودن و  واردات بی‌رویۀ کالا از خارج است که عمدۀ این واردات نیز از طریق قاچاق است. بنابراین با این ساختار اقتصادی فاسد هیچ اتفاق مثبتی نخواهد افتاد.

وی در ادامه راه حل اقتصاد مقاومتی را راهکاری مناسب در این زمینه دانست اما تصریح کرد که با ساختار اقتصادی مشکل‌دار کاری از پیش نخواهد رفت!

شالچی همچنین به برخی جنبه‌های دیگر بغرنج بودن قضیۀ مهاجرت‌ها از ایران پرداخته و افزود: مثلاً در آفریقای شمالی یا هند خیلی از مهاجرت‌ها برای کار است و این نیروها بعداً به داخل کشور سرمایه وارد می‌کنند و اصلاً هند بخش زیادی از درآمد خود را از طریق مهاجران شغلی خود تأمین می‌کند، اما در ایران، خیلی از متخصصان هزینه‌های زیادی را برای تحصیل خود به دوش مملکت گذاشتند، اما همگی در شمال اروپا و آمریکا مشغول فعالیت هستند و این هدر رفتن سرمایه اصلاً خوب نیست!!

این استاد دانشگاه به مشکلات شرکت‌های دانش بنیان و عدم تعادل در مسئولیت‌پذیری دانشگاه‌ها در این زمینه و نیز مسائل دیگری مانند تولید انبوه دانشگاه‌ها و گیر افتادن در لابیرنت‌های اداری و بوروکراتیک آنها که بعضاً یک سال وقت پژوهشگر یا نخبه و متخصص را می‌گیرد اشاره کرد.

سرکار نیز با اشاره به این نکته که ما در دانشگاه‌ها افراد را دانا بار نمی‌آوریم و صنعت ما تماماً مونتاژ است، توجه به شرکت‌های دانش بنیان و فراهم‌آوری شرایط مناسب برای رشد متخصصان را از جمله راه‌حل‌های ممکن دانسته و متذکر شد: در این زمینه اقدامات خیلی خوبی انجام شده و شرایط و زیست‌بوم مناسب برای ایجاد شرکت‌های تخصصی فراهم شده و برنامه‌های خوبی در حال اجراست که از طریق آنها بتوان متخصصان خارج از کشور را به بازگشت ترغیب کرد، کمااینکه حدود ۲۶۰ نفر پسادکتر به ایران بازگشتند و پیشتر، کسانی که به کشور بازمی‌گشتند برای ارزیابی مدرک خود با مشکلات زیادی مواجه بودند و شاید یک سال وقتشان گرفته می‌شد و به همین سبب خیلی‌ها سرخورده و ناامید به کشور مقصد برگشته و دیگران را نیز از تبعات سنگین بازگشت به کشور آگاه ساخته و چه بسا آنها را نیز از برگشتن پشیمان می‌کردند، اما الان دیگر شرایط اینگونه نیست و بسیار ساده‌سازی شده و مثلاً کسی که به ایران برگشته می‌تواند بعد از چند روز دورۀ پسادکتری را آغاز کند و مورد حمایت بسیار قرار می‌گیرد! اکنون از دانش‌بنیان‌ها بسیار بهتر از سابق حمایت می‌شود!

ارشاد همچنان به توضیح درباره واژه مهاجرت ادامه داد و روند مهاجرت را از بالقوه بودن آن تا بالفعل شدن ترسیم کرد و افزود: مهاجر بالقوه در واقع تا بالفعل شود از خیلی چیزها مثل شغلش دل کنده است و از این نظر مهاجرت مسئلۀ مهمی است!

این استاد دانشگاه تأکید کرد: خیلی از مهاجران که شاید سال‌ها در خارج زندگی کرده‌اند، همچنان در نوستالژی بودن در ایران باقی می‌مانند و دلشان با ایران است!

سرکار در واکنش به این سخن گفت: اگر کسی دلش با ایران است باید برگردد و از تخصصش در جهت منافع ملی استفاده کند! که در این راستا مجری خواستار ارائه راه حلی از سوی دکتر ارشاد شد و وی در پاسخ گفت: من ناامید نیستم و خیلی هم امیدوارم اما راه‌حل ما باید علمی و واقع‌بینانه باشد! وقتی منِ دانشگاهی هنوز عزت و حرمت دانشگاهی ندارم چه انتظاری هست! لذا راه حل من این است که مسیر فعالیت علمی بی قید و بند باز شود، چرا که اهل علم ایده‌هایی برای خود دارند که باید در ارائۀ آن آزاد باشند!  

سرکار نیز امیدوارانه تاکید کرد که اقدامات بسیار مؤثری در این زمینه انجام شده که خوشبختانه در حال نتیجه دادن است!

وی همچنین از برنامه‌ریزی‌های بسیار برای کُند کردن روند مهاجرت در ایران خبر داد و افزود: لزومی ندارد اصرار کنیم همۀ مهاجران بازگردند ولی باید شرایطی فراهم کرد تا خیلی از متخصصان خارج رفته بازگردند و به رشد کشور کمک کنند، و حتی از متخصصان خارجی نیز استفاده شود، درست همانطور که مثلاً در فوتبال از خارج بازیکن وارد می‌کنیم، مثلاً در جرّاحی پیشرفته نیز جرّاح وارد کنیم تا به جرّاحان داخلی آموزش دهند! ضمن اینکه عده‌ای به تعامل با ایرانیان خارج از کشور نگاه منفی دارند که باید با آن مقابله شود!

شالچی نیز مواردی همچون اقتصاد مقاومتی و حفظ حرمت شهروندی در سطح اجتماعی و اقتصادی، و پویایی دانشگاه‌ها و ایجاد اعتماد علمی و فضای مناسب پژوهشی در سطح دانشگاهی را از جمله راه‌حل‌های مقابله با افزایش مهاجرت نخبگان علمی پیشنهاد کرد.


ثبت نظر

ارسال