در این میان گرچه بهنظر میرسد کمبود آب بزرگترین بحرانی باشد که در آینده با آن مواجه خواهیم شد اما پروفسور پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، به همشهری میگوید: تهدیدها به همینجا ختم نمیشود و اشتباه در مدیریت امروز سدها، در 50سال آینده سرچشمه بحرانی خواهد شد که بلای جان مردممان خواهد بود. بهگفته کردوانی، با گرم شدن کرهزمین، بارندگی در مناطقی که قبلا پربارش بودهاند بیشتر خواهد شد و به همین مقیاس از بارندگی در مناطقی که قبلا کمبارش بودهاند، کاسته خواهد شد.
به همین دلیل او معتقد است اینکه گفته میشود مثلا اصفهان 13سال خشکسالی داشته و بهزودی دوباره دوره ترسالی آن آغاز میشود به کلی اشتباه است و ما از این به بعد همیشه از لحاظ بارندگی در کمآبی خواهیم بود. کردوانی میگوید: ما هم در حال از دست دادن آب روان رودها هستیم و هم آبهای زیرزمینی را با برداشتهای بیرویه تباه کردهایم و هم قناتها خشکیدهاند.
در این شرایط که سطح آبهای زیرزمینی در یزد 250متر، در رفسنجان 350متر و در جهرم 600متر پایین رفته است و هیچ منبع آبی دیگری هم نداریم، از هراس بیآبی در مدیریت سدداری هم غلط کار میکنیم. با کاهش بارندگی، طبیعتا مخازن سدها نیز خالی خواهد ماند و این مسئله گرچه خود میتواند عامل نگرانی باشد اما بیآبی سدها با دامن زدن به مدیریت غلطی که در سدداری کشور وجود دارد، زمینهساز بحرانی بهمراتب بزرگتر خواهد شد. براساس نظریه جدیدی که پدر علم کویرشناسی ایران مطرح میکند، درصورت ادامه مدیریت غلط سدها، در 50سال آینده، همین سدها بلای جان ساکنان سرزمینهای پاییندست خواهند بود.
کردوانی میگوید: مدیریت سدها غلط است؛ لایروبی نمیکنند و رسوب پشت سد انباشته میشود و کسی به فکر آینده نیست. او در اینباره میگوید: قبلا که مثلا سد کرج نبود مردم برای داشتن زندگی امن، دور از بستر رود سکونت میکردند اما حالا سد کرج خیال همه را راحت کرده و رود به کانالی تبدیل شده که مردم هم نزدیک آن سکونت دارند اما 30تا 35سال آینده که مخزن سد کرج عملا پر از رسوب شد، آب مسیر طبیعی خود را میپیماید و خرابیهای زیادی به بار میآورد. کردوانی که به گفته خود در 30سال گذشته مباحث و معضلاتی مانند غارت آب، نشست زمین و خشک شدن قناتها را گوشزد کرده بود حالا توصیه میکند متولیان وزارت نیرو از امروز به فکر مشکلاتی باشند که در آینده لاعلاج خواهند بود.
کردوانی میگوید: متولیان امر برای جلوگیری از پر شدن سدها باید در بالادست سد، آبخیزداری کنند و اقداماتی انجام دهند که باران در کوه نفوذ کند و وارد سد شود نه اینکه با حرکت سیلابی گل و لای و سنگ را به مخزن سد بیاورد. نکته دومی که این جغرافیدان بر آن تأکید میکند، ایجاد سدهای رسوبگیر در بالادست سدهاست که هیچ کدام از سدهای ایران رسوبگیر ندارند. نکته سوم که کردوانی به آن اشاره میکند، شستوشوی هیدرولوژیک مخزن سد است که نیازمند باز کردن دریچه پایین سد و استفاده از ماشینهای لایروب است اما مسئولان سدداری در ایران این کار را نمیکنند چراکه اگر دریچه سد را باز کنند در تأمین آب مورد نیاز شهرها عاجر خواهند شد.
پدر علم کویرشناسی ایران پیشنهاد میکند برای لایروبی سدها، آبرسانی به مناطق وابسته به سد را مدیریت کنند؛ مثلا در تهران، با توجه به رینگ آبرسانی که در حال احداث است، آب شهر را از یک سد تأمین کنند، سد دیگر را لایروبی کنند و در نوبت بعدی سد اول لایروبی شود. او تأکید میکند: این کار برای آینده لازمالاجراست تا مردمانی که امروز با ایجاد سد، آب از آنها دریغ شده است، در آینده آب همین سدها بلای جانشان نشود.