ضرورت توجه به آموزش پزشکان در شناخت توانمندی‌های طب سنتی/ مخالفان با سیاست‌های ابلاغی رهبری نباید در مسند حکومت قرار بگیرند

مدیر کل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت با بیا ن اینکه مقام معظم رهبری در بند ۱۲ سیاست‌های کلی سلامت در حوزه طب سنتی تکلیف را بر همگان روشن کرده است گفت: اگر کسی با این سیاست‌های کلی مخالف باشد نباید در مسند حکومت قرار بگیرد.
  • دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت 0:30

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ طب سنتی از دیرباز مورد توجه جهانیان بوده و در کشور ما نیز با توجه به قدمت چندین هزار ساله و با دارا بودن حکمای بزرگی همچون ابن سینا در بسیاری از موارد مبنای بسیاری از راهکارهای درمانی در سال‌های متمادی بوده است.

 

در این مطلب محمود خدادوست، مشاور وزیر و مدیر کل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت در گفت‌وگو با خبرنگار سینا در مورد طب سنتی در ایران و چالش‌های موجود بر سر راه آن پرداخته است که با هم می‌خوانیم.

 

سؤال- لطفاً درباره بند 12 سیاست‌های کلی سلامت و توجه به طب سنتی توضیحاتی بفرمایید.

مقام معظم رهبری بسیار هوشمندانه و آگاهانه در بند 12 سیاست‌های کلی سلامت به طب سنتی بها داده و تکلیف را برای حاکمیت نظام و تولیت سلامت کشور در راستای بازشناسی، تبیین، ترویج، توسعه و نهادینه کردن طب سنتی ایران روشن کردند.

 

مقام معظم رهبری هم‌افزایی، هماهنگی و رابطه منطقی با طب رایج در یک تعامل منطقی را مورد توجه قرار دادند یعنی از طرفی همانطور که طب رایج قادر نیست به تنهایی پاسخگوی نیاز سلامت جامعه باشد طب سنتی نیز همینطور است و هر دوی آنها قابلیت‌ها و توانمندی‌هایی دارند که بایستی به صورت تلفیقی در یک تعامل منطقی مورد استفاده نظام سلامت قرار بگیرد و نکته مهم تر این است که در چهارچوب قانون و در تولیت وزارت بهداشت قرار دارد و متولی سلامت غیر از وزارت بهداشت در این سیاست کلی تعریف نشده است.

 

بنابراین فکر می‌کنم خیلی عالمانه و هوشمندانه این سیاست طراحی و تبیین و توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد و به نظرم همه نهادها و انجمن‌های رسمی و غیررسمی که در واقع موافق توسعه طب سنتی و مدعی توسعه آن هستند در صورتیکه در یک تفاهم و انسجام در کنار همدیگر تلاش کنند می‌توانند به راهکارهای اجرایی و عملیاتی تحقق این سیاست سامان دهند.

 

واقعیت این است که سازمان بسیج جامعه پزشکی به عنوان نهاد دوستدار ولایت و حاکمیت نظام با رویکرد جهادی و بسیجی‌ برای توسعه، گام برمی‌دارد و در حوزه طب سنتی همه فعالان طب سنتی را از دیدگاه‌های مختلف دورهم جمع می‌کند و به صحبت‌های همه صاحبنظران گوش می‌دهد تا بتواند از میان آنها در راستای تحقق این سیاست راهکارهای عملیاتی و اجرایی خوب و مناسبی را استخراج کند، همچنین با ایجاد همدلی، تفاهم و وحدت باعث از بین بردن پراکندگی در این حوزه می‌شود.

 

سوال: رویکرد سازمان بهداشت جهانی در رابطه با طب سنتی و جایگاه کشور ما در آن چیست؟

از سال 1978 سازمان جهانی بهداشت استفاده از ظرفیت طب سنتی و مکمل در کنار طب رایج را در دستور کار خود قرار داد و اولین استراتژی سازمان WHO درباره طب سنتی در سال 2002 و برای سال 2005-2002 طراحی شد که در آن استراتژی تاکید شده است که  که سازمان‌های عضو باید تلاش کنند طب سنتی کشورشان را تا سال 2007 در نظام سلامت ادغام کنند.

 

در این فاصله خیلی از کشورهای دنیا به این مهم توجه کردند البته کشوری مانند کشور چین و هند کشورهایی هستند که قبل از نگاه WHO از این ظرفیت استفاده می‌کردند به طوریکه در سال 1954 استفاده از طب سنتی چین و توسعه آن در کنار طب رایج به صورت قانون اساسی درآمد و در حال حاضر حدود 50 درصد خدمات نظام سلامت توسط طب سنتی چین ارائه می‌شود.

 

همچنین بسیاری از کشورها بعد از این رویکرد سازمان جهانی بهداشت در این حوزه ورود کردند که البته ما نیز از جمله کشورهایی هستیم که خیلی دیر به این بخش پرداختیم، برخلاف اینکه در خیلی از حوزه‌های دیگر بهداشتی ما همواره از کشورهای پیشقدم بودیم، در حوزه طب سنتی ما در سال 2007 موفق شدیم طب سنتی را به عنوان رشته تخصصی وارد دانشگاه کنیم.

 

در حال حاضر با گذشت نزدیک به یک دهه هنوز طب سنتی در نظام سلامت ادغام نشده است، به این صورت که همه دست‌اندرکاران عرصه سلامت قابلیت‌ها و توانمندی‌های طب سنتی را در سطح ارائه خدمت خودشان باید بشناسند و در حد خود بتوانند از این ظرفیت استفاده کنند که این هنوز در کشور اتفاق نیفتاده است اما امسال برنامه‌های خوبی داشتیم که من خوشبین هستم که این ادغام بهتر صورت بگیرد اما در مقایسه با سایر کشورها ما در ادغام طب سنتی و رایج خیلی عقب هستیم.

 

سوال: نقش فرهنگستان علوم پزشکی در فرهنگ‌سازی طب سنتی چگونه است؟

آکادمی‌هایی که به نوعی با علوم پزشکی و سلامت ارتباط دارند طبیعتاً می‌توانند بازوان اجرایی و فرهنگساز خوبی برای توسعه یک رویکرد و یک نگاه خصوصاً در حوزه سلامت و طب سنتی باشند به عنوان مثال فرهنگستان علوم پزشکی در حوزه اشاعه فرهنگی و نگاه تاریخ تمدنی باید تلاش کند که این رویکرد و نگاه به تاریخ تمدن کشورمان را گسترش دهد چرا که  توجه به طب سنتی ایران از این نگاه مایه بالندگی و افتخار کشور است.

 

مهمتر از آن استفاده از قابلیت‌های دانش و تخصصی طب سنتی است که دانشگاه‌هایی که به نوعی به این حوزه مرتبط هستند مانند فرهنگستان علوم پزشکی قطعاً نقش بسیار تعیین کننده‌ای در اشاعه دانش طب سنتی در نظام سلامت به عنوان یک بازوی تخصصی و فنی در کنار نظام اجرایی سلامت کشور می‌تواند داشته باشد.

 

علاوه برآن فرهنگستان علوم پزشکی در کشور ما که بیشتر نقش مشورتی در نظام سلامت را ایفا می‌کند قطعاً می‌تواند یکی از مطالبات خود از تولیت سلامت را توسعه ضابطه‌مند طب سنتی در نظام سلامت قرار دهد.

 

سوال: چرا علی‌رغم فارغ‌التحصیل شدن تعداد زیادی از دانشجویان در رشته طب سنتی آثار آن در کشور محسوس نیست؟

در حال حاضرطب سنتی در دانشگاه‌ها در مقطع PHD آموزش داده می‌شود و این مقطع دوره طولانی 4 تا 5/4 ساله دارد که بیشتر باید به کارهای پژوهشی بپردازند و بازتاب آن در مجلات علمی و پایان نامه‌ها و چاپ کتاب دیده می‌شود به طوری که اخیراً تعداد مقالات زیادی در ISI به چاپ رسیده است.

 

واقعیت این است که در حوزه پژوهش، تولید مقاله، کتاب و محتوای طب سنتی اقداما زیادی شده است  اما آنچه که برای مردم محسوس است مقاله ، کتاب و پژوهش نیست و بیشتر باید در عرصه ارائه خدمت دیده شود.

 

از طرفی دیگر فارغ‌التحصیل دارای تعهدات قانونی هستند و به دلیل استفاده از خدمات رایگان تحصیل باید حداقل به مدت دوران تحصیلات خود جذب دانشگاه‌ها شده و خدمت کنند در نتیجه با گذشت یک دهه تعداد اندکی سلامتکده‌های طب سنتی وجود دارد که توسط این متخصصان خدمات طب سنتی را به مردم ارائه می‌دهند.

 

سلامتکده‌های طب سنتی مکانی است که مردم می‌توانند این خدمات را به طور محسوس دریافت کنند و این نقص در حال حاضر وارد است، به همین دلیل با حمایت وزیر بهداشت تلاش می‌کنیم تا بتوانیم تعهدات قانونی فارغ‌التحصیلان طب سنتی را حذف یا تعدیل یا برای برخی از گروه‌ها اختیاری کنیم تا بتوانند زودتر وارد عرصه خدمت به مردم بشوند.

 

بعد از یک دهه 100 نفر فارغ‌التحصیل طب سنتی وجود دارد که مسلماً این تعداد اندک نمی‌توانند آن طور که انتظار می‌رود خدمات لازم را ارائه کنند بنابراین باید به فکر این باشیم که از ظرفیت و بستر موجود جامعه پزشکی برای توسعه و ارائه خدمت استفاده کنیم که آن پزشکان عمومی علاقمند به طب سنتی هستند که می‌توانند با دریافت آموزش‌های کوتاه مدت به ارائه خدمت در مطب‌های خود در کنار طب رایج بپردازند تا خدمات طب سنتی برای مردم ملموس باشد.

 

این اقدام در کشورهایی که طب سنتی را ادغام و نهادینه کردند مثل کشور چین انجام شده است و همه کسانی که دست اندکار نظام سلامت هستند خصوصاً پزشکان اعم از متخصصین و پزشکان عمومی، علاوه بر طب رایج قابلیت‌های طب سنتی را هم می‌شناسند.

 

از اقدامات اخیر وزارت بهداشت این است که به صورت پایلوت آموزش طب سنتی را به زبان بسیار ساده و محتوای توصیه‌های خانگی در 10 دانشگاه کشور آماده کرده و به بهورزان آموزش می‌دهند که در مهمترین سطح تماس مردم با نظام سلامت هستند، و آئین نامه‌ای نیز در دست امضاء و ابلاغ است که سامان دادن به نحوه فعالیت دانش آموختگان پزشکانی است که علاقمند هستند در حوزه طب سنتی فعالیت کنند.

 

از طرف دیگر از معاونت آموزش درخواست کردیم بازآموزی طب سنتی را به عنوان اولویت ملی تلقی کند که در این صورت همه متخصصین مجبور و موظف هستند بخشی از امتیازات سالانه‌ خود را از طب سنتی بگیرند و مهمتر از همه مصوبه جدیدی است که 2 واحد درسی آشنایی با اصول و مبانی طب سنتی و داروسازی سنتی از سال 95 برای پزشکان و داروسازان در لیست دروس اجباری قرار گرفت و ظرف 5 سال آینده قرار است برای سایر رشته‌ها اجباری و ادغام خواهد شد.

 

سوال: جایگاه طب سنتی در سند چشم انداز ۲۰ ساله چگونه است؟

فکر می‌کنم باید سرعت خود را بالا ببریم چرا که برای رسیدن به چشم انداز سال 1404 زمان زیادی نداریم اگر قرار باشد در منطقه در همه موارد از جمله طب سنتی حرف اول را بزنیم قائدتاً باید عجله کنیم، بهتر است در برنامه ششم توسعه آنچه پیش بینی و تدوین کردیم در نظام سلامت ادغام کنیم، از طرف دیگر تولید فرآورده‌های سنتی را گسترش دهیم و سطح زیر کشت گیاهان دارویی و فرآوری گیاهان دارویی را بالا ببریم.

 

سوال: چرا داروهای طب سنتی از حمایت‌های خدمات بیمه برخوردار نیست؟

در اواخر دولت قبل 56 داروی گیاهی تحت پوشش بیمه قرار گرفت اما مشکل این است که وقتی پزشکان ما داروهای گیاهی و فرآورده‌های طب سنتی را نمی‌شناسند و تجویز نمی‌کنند تحت پوشش بیمه بودن یا نبودن آن خیلی مطرح نیست.

 

در حال حاضر پزشکان ما هم نمی‌دانند که 56 قلم تحت پوشش بیمه است و ما باید حتماً آموزش پزشکان را در شناخت داروهای گیاهی، فرآورده‌ها و توانمندی‌های طب سنتی جدی بگیریم چرا که توسعه بدون آموزش امکان‌پذیر نیست.

 

همچنین ما به دنبال حمایت نظام سلامت و سازمان‌های بیمه‌گر از خدمات طب سنتی هستیم و جلسات متعددی نیز در این مورد برپا شده است و بارها گفته‌ام که سازمان‌های بیمه‌گر که نگاه اقتصادی و تجاری دارند اگر خدمات طب سنتی را تحت پوشش خود قرار دهند قطعاً به نفع آنان خواهد بود و حداقل امتیاز برای این سازمان‌ها این است که بابت آن هزینه خدمات پاراکلینیکی پرداخت نمی‌کنند.

 

نکته بعدی استفاده از گیاهان دارویی در درجه اول به صورت مفرده و تغییر سبک زندگی سالم است تا مردم بتوانند با روش تغذیه درست مشکلات خود را بدون استفاده از دارو حل کنند که این موضوع نیز برای سازمان بیمه‌گر هزینه‌بر نیست.

 

همچنین در نگاه کلان در جهت رسیدن به اقتصاد مقاومتی و استفاده از دانش بومی در پدافند غیرعامل طب سنتی نقش مهمی دارد و حمایت سازمان‌های بیمه‌گر از ویزیت و خدمات طب سنتی می‌تواند راهگشای اقتصاد بیماران و سلامت کشور باشد.

 

سوال: چرا داروهای طب سنتی خیلی تاثیرگذار نیست؟

وظیفه اطباء در طب سنتی حفظ تندرستی مردم و اصل پیشگیری است، ما اعتقاد داریم با اصلاح سبک زندگی تعادل مزاج برقرار می‌شود و مریض سالم مانده و می‌تواند سلامتی خود را حفظ کند، چرا که تعادل باعث افزایش سیستم ایمنی و دفاعی بدن می‌شوند.

 

ما معتقدیم که طب سنتی روش سالم زندگی کردن به مردم را آموزش می‌دهد و دنبال تعادل مزاج افراد است، بنابراین ما دنبال پاسخ‌های درمانی زودهنگام نیستیم و در عین حال که از داروهای طب رایج استفاده می‌کنیم باید تلاش کنیم فرد را به تعادل مزاجی برسانیم که سالم بماند.

 

به گفته WHO سبک زندگی غلط در رأس علل مرگ و میر بیماری‌های غیرواگیر مانند بیماری‌های قلبی عروقی، فشارخون، دیابت، چاقی، اعتیاد، افزایش چربی خون و غیره قرار دارد و این در حالی است که زندگی ماشینی و کم تحرک در جامعه رواج یافته که تنها و مؤثرترین راه درمان برای مبارزه با این بیماری‌ها اصلاح سبک زندگی است.

 

به همین دلیل به دنبال ارتقاء طب سنتی با رویکرد اصلاح سبک زندگی، حفظ و ترویج آن هستیم که برگ برنده برای مبارزه با بیماری‌های غیرواگیر که بی‌امان در حال توسعه است خواهد بود.

 

سوال: به چه دلیل تحقیقات در حوزه طب سنتی طی ۱۵۰ سال گذشته متوقف شده است؟

ما یک دوره 150 ساله عدم توجه به توسعه طب سنتی را پشت سر گذاشته‌ایم و قبول داریم که علی‌رغم گسترش طب رایج در کشور طب سنتی را نه تنها توسعه ندادیم بلکه کنار گذاشتیم؛ اما در 10 سال اخیر به این بخش بیشتر توجه شده و یکی از مواردی که در سیاست‌های کلی سلامت هم قید شده، روزآمد و استاندارد کردن روش‌های تشخیص و درمان در طب سنتی است که در دانشکده‌های طب سنتی در حال انجام است.

 

البته نباید انتظار داشت راه 150 ساله نرفته را طی این مدت کوتاه طی کرد اما این کار آغاز شده و در حال انجام است.

 

سوال: برای روزآمد کردن روش‌های تشخیص و درمان در طب سنتی، وزارت بهداشت چه اقدامی برای داشتن قانون ماندگار برای تمام دوره‌ها داشته است تا دولت‌های آینده آن را نقض نکنند؟

خوشبختانه در احکام برنامه ششم توسعه از کمیسیون بهداشت و درمان مجلس مصوبه‌ای گرفتیم که وزارت بهداشت بتواند به عنوان متولی طب سنتی ایرانی آن را در نظام سلامت و خدمات خود ادغام کند و نسبت به توسعه، آموزش، پژوهش و درمان بر اساس آموزه‌های طب سنتی اقدام کند.

 

امیدوار هستم که این اقدام مهم در تلفیق و صحن علنی جزء مصوبات قانونی شود و به حسب سلیقه و علائق شخصی متولی سلامت کشور تغییر نکند، از طرفی سیاست‌های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری تکلیف را بر همگان روشن کرده است و اگر کسی با این سیاست‌های کلی مخالف باشد نباید در مصدر حکومت قرار بگیرد.

 

انتهای پیام/

 


ثبت نظر

ارسال