به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس حجت الله عبدالملکی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) پس از جلسه 171 اوپک یادداشتی را به عنوان 20 میلیارد دلار خسارت بی تدبیری نفتی زنگنه در اختیار خبرگزاری فارس قرارداد که پس از انتشار این یادادشت، روابط عمومی وزارت نفت توضیحاتی را نسبت به مطالب این یادادشت به خبرگزاری ارسال کرد.
پس از انتشار توضیحات روابط عمومی وزارت نفت، این کارشناس اقتصادی توضیحات و مطالبی را در واکنش به مطالب روابط عمومی وزارت نفت در اختیار خبرگزاری قرارداد. در ادامه این توضیحات را ملاحظه می فرمایید.
بسمه تعالی
وزارت نفت در پاسخ به یادداشت اینجانب که با عنوان «20 میلیارد دلار خسارت بی تدبیری نفتی زنگنه» که در تاریخ 13/9/95 در خبرگزاری فارس منتشر شد، توضیحاتی را به این خبرگزاری ارسال نمود که در تاریخ 16/9/95 منتشر گردید. در ارتباط با جوابیه وزارت نفت، چند نکته را عرض می کنم:
اولا) تشکر فراوان از بزرگواران وزارت نفت که با انتشار این جوابیه، بر خلاف اظهارات وزیر محترم نفت، بالاخره مهری بر پایان ادعای حفظ ظرفیت تولید کشور در اجلاس اخیر اوپک زدند. در شرایطی که جناب آقای زنگنه پس از اجلاس اوپک دائما تاکید داشتند که در طرح فریز نفتی ایران مستثنی شده است، در جوابیه وزارت نفت آمده است: «در اجلاس اخیر اپک ظرفیت تولید سه میلیون و 975 هزار بشکه ای ایران را پذیرفتند که با توجه به توافق اعضا برای کاهش چهارونیم درصدی تولید، سهم ایران سه میلیون و 797 هزار بشکه تعیین شد». این یکی از موضوعاتی بود که بنده و بسیاری کارشناسان حوزه اقتصاد انرژی کشور بر آن تاکید داشته ایم و خواستار ارائه اطلاعات صحیح به ملت بوده ایم.
از این جهت از وزارت محترم نفت بابت اصلاح اشتباه فاحش مذکور- که متاسفانه به غلط به اطلاع مسئولین و مردم شریف رسید- تشکر می کنم؛
ثانیا) فارغ از نکته مثبت قبل در نامه مذکور، البته مناسب بود وزارت محترم نفت به عنوان مهمترین رکن اقتصادی دولت در برخورد با دیدگاههای انتقادی کارشناسان رعایت ادب عرفی را می نمود.
برای حقیر مایه شرمساری است که وزارت نفت کشورم در پاسخ به استدلالات یک کارشناس و استاد دانشگاه، در کسوت ژورنالیستی تازه کار، پرخاشگر و ماجراجو ظاهر شود و دیدگاه های کارشناس مورد نظر را بدون ارائه استدلالات منطقی، به «ذهنیات عاری از حقیقت» تعبیر و یا متهم به «تجاهل العارفین» (که عنوان فارسی آن دروغگویی است) نماید.
البته در مقام تقابل با منتقدین، الحق و الانصاف عبارت های این نامه به نسبت ادبیات رییس محترم دولت یازدهم از تندی و بی ادبی کمتری برخوردار است که از این لحاظ هم البته میتوان تشکر کرد.
اما در خصوص متن جوابیه چند نکته را یادآوری میکنم:
در بندهای 1 و 2 جوابیه مذکور، بر موفقیت وزارت نفت دولت یازدهم در افزایش ظرفیت و سهمیه تولید همزمان با کاهش سقف تولید اپک و در نتیجه افزایش قیمت نفت خام تاکید شده که پاسخ این دو بند در قسمت های بعدی توضیح داده می شود؛
در بند 3 جوابیه مذکور، وزارت محترم نفت برای تاکید بر عدم کاهش سقف تولید نفت ایران در اجلاس اخیر اپک و اصرار بر موفقیت جناب آقای وزیر در این ارتباط، آمار بنده مبنی بر اینکه «تولید نفت خام کشور پیش از تحریم ها حداقل 3975 هزار بشکه بوده است» را زیر سوال برده و از بنده سوال کردهاند که این آمار را براساس چه منبعی ذکر کرده ام؟ البته متوجه نشدم که هدف همکاران عزیز این وزارت خانه از طرح این سوال آزمون اطلاعات حقیر بوده است؟ یا به قول کاتب محترم نامه «تجاهل العارفین»؟!
علیالقاعده دوستان عزیز این وزارت خانه سخنان رییس بزرگوارشان در هفتم مهرماه سال جاری در الجزیره (پس از پایان پانزدهمین نشست مجمع بین المللی انرژی- IEF) را فراموش نکردهاند که صریحا به خبرنگاران فرمودند: «رقمی که پیشنهاد کردهایم حدود چهار میلیون بشکه در روز است که بر اساس منابع ثانویه، معادل تولید نفت خام ایران در زمان پیش از تحریمهاست[1]» لذا شخص بزرگوار آقای وزیر هم قبول دارند که تولید کشور نزدیک به ماههای تحریم در مرز 4 میلیون بشکه بوده است و هم اکنون با پذیرش 3797 هزار بشکه، عملا حدود 200 هزار بشکه از سقف تولید کشور نسبت به پیش از تحریم ها کاسته شده است.
البته همین عدد با اندکی نوسان در گزارش های ترازنامه انرژی سال 1390، گزارش تفریغ بودجه سال 89، گزارش های سازمان اطلاعات انرژی آمریکا (eia)، آمارهای شرکت BP، گزارش های ماهانه ارسالی از سوی وزارت نفت به کمیسیون انرژی مجلس و گزارش های ارسالی به اپک نیز درج شده است.
در بند 4 جوابیه مذکور، وزارت محترم نفت چنین برداشت کرده که نظر حقیر پذیرش فریز نفت در سال گذشته براساس ظرفیتهای پیش از برجام بوده است. این یک سوء برداشت فاحش و غیر قابل توجیه است، چرا که بنده در جای جای یادداشت تاکید کرده بودم بر اینکه «امکان تحقق فریز نفتی با کاهش حدود 180 هزار بشکه ای تولید نفت ایران به نسبت قبل از تحریم ها (یعنی با پذیرش سهمیه نهایی 3800 هزار بشکه) وجود داشته است».
چنین به نظر می رسد که وزارت محترم نفت در مرقومه خود تلاش دارد بنده را متهم به اصرار بر کاهش ظرفیت تولید تا 2700 هزار بشکه بنماید، چنانکه در بند 5 همان جوابیه با استفاده از این عبارت: « آیا نگارنده فکر می کند ثابت نگاه داشتن تولید نفت ایران در رقم 2 میلیون و 700 هزار بشکه در روز به نفع ایران بوده است و فرقی با رقم 3 میلیون و 797 هزار بشکه فعلی که برای تولید ایران در نظر گرفته شده است ندارد؟!» عملا به سمت تحریف عرایض بنده حرکت کرده است! مگر اینکه بگوییم دوستان عزیز اصولا متن یادداشت حقیر را نخوانده اند و صرفا براساس تیتر یادداشت، تنها قصد تلافی داشته اند.
در بند 5 جوابیه مذکور در حالی محاسبات اینجانب «بر پایه ارقام اشتباه، ناآشنایی با سازوکار بازار نفت و اوپک و یا «تجاهل العارفین»» دانسته شده که نسبت به ارائه اعداد و ارقام صحیح (حداقل برای احترام به مخاطب) خودداری شده است.
اولا) اینکه با پذیرش فریز نفتی (بلکه تلاش برای ایجاد آن از زمان آغاز کاهش قیمت نفت با ابتکار جناب آقای وزیری که حوالی 20 سال سابقه وزارت داشته اند) قیمت نفت خام افزایش پیدا میکرد را کسی انکار نمی کند، از جمله خود آقای وزیر که هماکنون انتظار افزایش 10 تا 15 دلاری قیمت نفت را می کشند.
ثانیا) با فرض هر مقدار فروش نفت، افزایش سرجمع درآمدهای نفتی کشور به ازای هر بشکه 10 تا 15 دلار- در صورت موفقیت طرح فریز- نیز حرفی نیست که هیچ فرد منطقی با مخالف باشد.
ثالثا) اینکه اصرار آقای وزیر بر برگشت به ظرفیت پیش از تولید (4 میلیون بشکه)- الا و لابد- باعث تاخیر طولانی در این طرح شده است نیز محرز است
رابعا) پذیرش اینکه در نهایت همانند سایر کشورها 4.5 درصد از ظرفیت پیش از تحریم را از دست دادیم نیز به اذعان جوابیه وزارت نفت مشخص است.
حالا کافی است عدم النفع هر بشکه نفت (15 دلار) را در میزان فروش نفت طی مدت کاهش قیمتها یعنی حدود 1.4 میلیارد بشکه تا آخر اکتبر 2016 ضرب کنید تا عددی حدود 20 میلیارد دلار نفع از دست رفته (بخوانید زیان ناشی از بیتدبیری) حاصل شود. حالا اگر مقامات وزارت نفت بخواهند اعداد را کم و زیاد کنند، ممکن است 20 میلیارد دلار بشود 15 میلیارد، 16 میلیارد، کمتر و یا بیشتر . منطقی است که حقیر هم بخاطر 5 یا 6 میلیارد دلار کم و زیاد معامله را به هم نخواهم زد و محاسبات دقیق تر ایشان را خواهم پذیرفت.
واقعیت این است که حقیر در کسوت یک کارشناس و استاد اقتصاد علی رغم احترامی که برای جناب آقای مهندس زنگنه قائلم، به جهت نوع تدبیر و الگوی تفکرشان به هیچ عنوان ایشان را شایسته پست وزارت نفت جمهوری اسلامی نمی دانم. تدبیر ایشان که با محاسبات بنده مترادف با بی تدبیری است، نه تنها باعث کاهش دهها میلیارد دلاری درآمدی نفتی کشور طی دوره دولت یازدهم شده، که حتی یکی از علل کاهش قیمت نفت طی سالهای اخیر نیز اظهارنظرهای ایشان مبنی بر آمادگی برای فروش نفت با قیمت 20 دلار بوده است.
به جز این مورد و البته مساله قرارداد کرسنت (و زیان دهها میلیارد دلاری آن برای کشور)، اصرار ایشان بر خام فروشی نفت، خلع ید بسیاری از پیمانکاران ایرانی در پروژههای نفتی، برخورد غیر منطقی با طرحهای دانش بنیان در صنعت نفت، گشایش آغوش وزارت نفت برای تولیدکنندگان خارجی و حتی آمریکایی قطعات نفت و گاز در دوره وزارت ایشان، تضعیف شرکتهای نفتی داخلی و خصوصی با اصرار بر قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC، افزایش ضریب شکنندگی اقتصاد کشور در جریان طراحی همان قراردادها و موارد دیگر را باید از جمله سوء تدبیرهای این وزیر بزرگوار دانست که همه آنها نه ناشی از سوء نیت ایشان، که ناشی از طرز تفکر ناصحیح ایشان است.
پیشنهاد می کنم وزارت محترم نفت اگر همچنان با عرایض بنده مشکل دارند و آنها را اشتباه میدانند، به جای جوابیه نگاری و اتلاف فرصت خودشان و حقیر، جلسه مناظرهای با حضور جناب آقای وزیر و اینجانب برگزار نمایند (در هر زمان و هرمکان که آقای وزیر موافقند) تا با حضور کارشناسان و اصحاب رسانه مستندات و ادله اینجانب در مقابل وزیر محترم مطرح و پاسخ های دو طرف در فضایی زنده و رو در رو بیان و از طرف حضار مورد ارزیابی قرار گیرد.
و العاقبه اللمتقین
دکتر حجت الله عبدالملکی
اقتصاددان- عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام
شنبه، 20/آذرماه/1395
انتهای پیام/